سرای غم
نیک ها رفتند و غم ها مانده اند اکثرا رفتند و کم ها مانده اند
از همان باران ابرهای بهار شرشران رفتند و نم ها مانده اند
از کسان عاشق و با عشق خود پادشاهان رفتند و خم ها مانده اند
از صدای خوش نواز بلبلان زیرها رفتند و بم ها مانده اند
سروها,کاجان,صنوبر خشک شد راست قامت رفت و خم ها مانده اند
از دل مردم برون شد شادها شادها رفت,عم و هم ها مانده اند
عطر گل,یاس و رز و نرگس بمرد مشک ها رفتند و سم ها مانده اند
از سخن گفتن چه گویم ای رفیق مدح از بین رفت و زم ها مانده اند
دوستان ,مالک به مالش دل ببست این شبان ها رفت و رم ها مانده اند
عاقبت ای مهربان یاران چه شد ! گرمی دل رفت و ذم ها مانده اند
شاعر جوان زرین دشت : عارف سلکی
سلام سال نو مبارک مطالب زیبا و در عین حال جذابیو انتخاب کردی واقعا زیبا بود امیدوارم به همین شکل ادامه بدی اگه+18 هستی حتما به من سر بزن میخوام نظرتو راجب مطالبم بدونم پس منتظرتم[گل][خداحافظ]